معنی از میقات‌های پنجگانه

لغت نامه دهخدا

پنجگانه

پنجگانه. [پ َ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، اِ) پنج تائی. مُخَمَّس. || نمازهای پنج وقت.


صناعات پنجگانه

صناعات پنجگانه. [ص ِ ت ِ پ َ ن َ / ن ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به صناعات خمس شود.


فرائض پنجگانه

فرائض پنجگانه. [ف َ ءِ ض ِ پ َ گا ن َ / ن ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) نمازهای پنجگانه. (آنندراج). || ارکان ایمان که پنج است: صوم، صلوه، حج، زکوه و یک بار خواندن کلمه ٔ شهادت، یانزد بعضی علماء خمس که به سادات دهند. (آنندراج).

فارسی به عربی

فرهنگ معین

پنجگانه

(ص مر.) پنج تایی، مخمس، (اِمر.) نمازهای پنج وقت. [خوانش: (پَ نِ یا نَ)]

فرهنگ فارسی هوشیار

پنجگانه

‎ (صفت) پنج تایی مخمس، (اسم) نمازهای پنج وقت.


فرائض پنجگانه

بایا های پنجگانه: نماز های پنجگانه، پنج بایا: نماز روزه هنج ده یک دادن و گواهی به یگانگی خدا

فارسی به آلمانی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

از میقات‌های پنجگانه

706

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری